غمهایی که چشم ها را خیس نمی کنند، زودتر به استخوان می رسند..!

با تو هستــــــم....

تویـــــــی که اونقدر داری که نمیدونی توی کدوم بانـــــــک سرمایه گذاری کنی

یکم به اطرافت نگاه کن

دست  اونایی که محتاجن بگیر

تا وقتی اون دنیا محتاج دستگیــری شدی ...خدا دستت رو بگیـــره...

دوستان درسته این مطلب را یک بار گذاشتم اما دوباره میزارم تا باز  بدونیم هنوز ابر بچهای اسمان زندند

بخاطر یه روز کار نرفتن

بخاطر فقر پدرو مادر

بخاطر گریه نکردن جلوی دیگران تا پول بدهند

بخاطر گدایی و شهوت  دیگران

بخاطر ندادن یه فال حافظ مفتی

بخاطر کم پول اوردن به خونه

بخاطر زدن سنگ به سگ خانمی

بابا واقعا ای ول داریم ، خیلی مردیم ، دممون گرم واقعا ایرانیان عند مرام و مردونگیند، هیج جای دنیا مردونگی ایرانیان را نداره

کودکی که نمیخواد یه روز بره سر کار جذاش کتکه

کشته شدند دو برادر به دست پدر و مادرشون جزای نداشتن نان شبه

جزای گریه نکردن کودکی چند ماهه تا دیگران دلشون بسوزه پول بدند پاره شدن پیشونیشه

جزای دختری12 ساله که گل میفوروشه تجاوز بهش و تا حد مرگ کتک خوردنه

جزای این که کودک 3 ساله ای از حقش دفاع کنه و فالی را مفتی نده به کسی خونین شدنه

جزای کسی که سرپرست خانوادشه و کم پول اورده خونه برای نامدریش اینه که سیاه و کبود بشه

جزای دخترکی که سنگ به سگ خانمی پرتاب میکنه اینه که چهره معصومشون سیاه شه

بابا ای ول خیلی مردیم

جزای نفس کشیدن بچهایی که شب توی سلطای زباله میخوابند و بزرگترین ارزوشون اینه که گرسنه نباشند و دست نیافتنی اینه ایا ارزوهاشون اینقدر بزرگ وجا تنگ کنی برای ماست؟واقعا ایولا داریم

میگند خدا همین نزدیکیاست پس کوش ببینه غریت ماها را کوش ببینه مردونگیمون را کوش ببینه چقدر قویم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چه کسی میگوید:

که گرانی شده است؟

دوره ارزانیست!

دل ربودن ارزان!

دل شکستن ارزان!

دوستی ارزان!

دشمنیها ارزان!

شرافت ارزان!

تن عریان ارزان!

ابرو قیمت یه تکه نان...

کی میگوید گرانیست؟؟؟

این بار که نشستیم چت کنیم و بخندیم به یاد بیاوریم دخترکی 11 ساله ازدواج میکند تا گرسنه نماند.

این بار که نشستیم چت کنیم و بخندیم به یاد بیاوریم دختری 15 ساله تنش را در اختیار همه کس میزارد تا گرسنه نماند.

این بار که نشستیم چت کنیم و بخندیم به یاد بیاوریم مردی برای سیر کردن شکم خانوادش کلیه اش را میخواهد بفروشد.

این بار که نشستیم چت کنیم و بخندیم به یاد بیاوریم همه چیز ارزان است!!!

امروز میخواهم درباره لقمه حلال بگم براتون هر چند همه ما میدوندیم لقمه حلال چیست

اکثر ما فکر میکنیم دزدی یعنی از دیوار خونه کسی بالا رفتنه!!نه عزیزانم  دزدی خیلی چیزهاست کم کاری دزدی  هست و نانی که ازش به دست میاید حرام

خداوند در قرآن می فرماید:«یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکره و اصیلا»: ای کسانی که ایمان آورده اید ! خدا را بسیار یاد کنید . و صبح و شام او را نیایش کنید (سوره احزاب ، آیات 41 و 42

رسول اکرم (ص) ) « الصلوة عمود الدین » (نماز عمود خیمه دین است وسائل ، ج 3 ، ص 23 ، ح . 13)

« ان قبلت قبل ما سواها و ان ردت رد ما سواها » (یعنی شرط قبولی و پذیرش سایر اعمال انسان قبولی نماز است وسائل ، ج 3 ، ص 22 ، ح 1 ):

((الصلوة قربان کل تقی » (، نماز مایه تقرب هر انسان پرهیز کار است هج البلاغه ، حکمت 131 ، ص  1152 )

میدونم گاهی سخت میگیریم نماز را اما بدونید نماز در تمامی ادیان هست

حضرت عیسی (ع) در گهواره می گوید: خداوند مرا تا زنده هستم به نماز و زکات سفارش کرده است : «وأوصنی بالصلوه والزکوه ما دمت حیّا» (مریم ، 31)

حضرت ابراهیم (ع) ، همسر وکودک خویش را در بیابان های داغ مکّه ، که آن هنگام هیچ آب و گیاهی نداشت ، مسکن داد و گفت : خدایا، تا نماز به پا دارند: «اّنی أسکنت من ذریتی بواد غیر ذی زرع عند بیتک المحرم ربنا لیقیموا الصلوه» (ابراهیم ،

دختری با ظاهری ساده از خیابان گذشت که پسری در پیاده رو به او گفت: چطوری سیبیلو؟ دختر خونسرد ، تبسمی کرد و جواب داد: وقتی تو ابرو بر میداری و مو رنگ میکنی و گوشواره میندازی من سیبیل میزارم تا جامعه احساس کمبود مرد نداشته باشه !

اینان مال همین جا هستند (ایران)شاید همسایه یا همشهری خودتون قضاوت کنید

هیچی ندارم بگم

خدایا وقتی ازم گرفتی و بهم بخشیدی ، فهمیدم که معادله زندگی ، نه غصه خوردن برای نداشته هاست و نه شاد بودن برای داشته ها

بعضی وقت ها یه چیزهایی میبینیم که دلمون میگیره دختری بخاطر یه شارژ 5000 تومانی حاظر میشه وب بده به پسری

یعنی ادم قیمتش به اندازه یه شارژ تلفن همراه هست؟!؟!

خداوند ما را با ارزش افریده بیایید با یاد حق ارزشمون را نبریم پایین

باید دانست
 " جاده های زندگی را خدا هموار می کند

 کار ما فقط برداشتن سنگ ریزه هاست ... "
پس اینقدر آه و ناله چرا ؟!
 

سلام کودکی گره خورده

سرد چنان درد خماری

خمیازه هایی در ترانه های لنگستون هیوز

به چپ چپ

سر کوچه

یک بست

یک بسته

سیگار اشنو

بازهم رو راست نیستی لیلی

دیشب کجا مجنون را جا گذاشتی

با بطری عرق سگی ،سرگرم

عرق کردم سرا پا گوش

فصل خمیازه خزعبلات پای منقل

مجنون شیشه عمرش می کشد مست

من اینجا باله می رقصم بیدرد ، مرفه تر خرناس که می کشی

کودکی ام را به باد فراموشی می سپارم در اشعار کهنه امیلی

دیروز بهتر بود اگر نان و چای بود و قصه های مادرم

امروز ژامبون برادرم

افاده گا می کند و رژ و ریمل و

چسب مو

من امروز گم می شوم